داستان کوتاه و جذاب(خراش های عشق مادر بر دست) خراش های عشق مادر بر دست برای نجات از دست تمساح در یک روز گرم تابستان، پسر کوچکی با عجله لباسهایش را در آورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت. مادرش از .... ادامه نوشته