داستان جالب(هدیه سال نو),هدیه سال نو,ویلیام سیدنی پورتر,داستان جالب کوتاه

داستان جالب(هدیه سال نو)

داستان جالب(هدیه سال نو) اثر ویلیام سیدنی پورتر یک دلار و هشتاد و هفت سنت. همه‌اش همین بود ـ و شصت سنت آن هم سکه‌های یک سنتی بود؛ سکه‌هایی که طی مدت درازی یک سنت و دو سنت درنتیجه چانه زدن .... ادامه نوشته

داستان جالب(پیرمردی در انتظار پسر),پیرمردی در انتظار پسر,پیرمردی در بیمارستان,در انتظار فرزند

داستان جالب(پیرمردی در انتظار پسر)

داستان جالب(پیرمردی در انتظار پسر) پیرمردی در بیمارستان به انتظار پسر سربازش پرستار بیمارستان، مردی با یونیفرم ارتشی با ظاهری خسته و مضطرب را بالای سر بیماری آورد و به پیرمردی که روی تخت دراز کشیده بود گفت: «آقا پسر شما اینجاست.» پرستار .... ادامه نوشته