داستان کوتاه و جذاب(شرط عجیب برای طلاق) شرط عجیب برای طلاق – بغل کردن همسر وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده میکرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. .... ادامه نوشته
داستان کوتاه و جذاب(خراش های عشق مادر بر دست) خراش های عشق مادر بر دست برای نجات از دست تمساح در یک روز گرم تابستان، پسر کوچکی با عجله لباسهایش را در آورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت. مادرش از .... ادامه نوشته
داستان کوتاه و جذاب(آلبرشت نقاش در نورنبرگ) در یک دهکده کوچک نزدیک نورنبرگ خانواده ای با ۱۸ فرزند زندگی می کردند. برای امرار معاش این خانواده بزرگ، پدر می بایستی ساعتهای طولانی در روز، به هر کار سختی که در آن .... ادامه نوشته
داستان کوتاه و جذاب(تقسیم گندم دو برادر مجرد و متاهل) دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی کار می کردند که یکی از آنها ازدواج کرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود. شب که می شد دو برادر .... ادامه نوشته
داستان کوتاه و جذاب(حضرت سلیمان و مورچه) روزی حضرت سلیمان پیامبر مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من .... ادامه نوشته
داستان کوتاه و جذاب(عشق سردار به همسرش) فرمانروایی که می کوشید تا مرزهای جنوبی کشورش را گسترش دهد، با مقاومت های سرداری محلی مواجه شد و مزاحمت های سردار به حدی رسید که خشم فرمانروا را برانگیخت و بنابراین او تعداد .... ادامه نوشته
داستان کوتاه آموزنده (معنی دوم عشق) روزی یکی از خانه های دهکده آتش گرفته بود . زن جوانی همراه شوهر و دو فرزندش در آتش گرفتار شده بودند . شیوانا و بقیه اهالی برای کمک و خاموش کردن آتش به سوی .... ادامه نوشته
. داستان کوتاه آموزنده (معنی عشق) خواهر کوچولوم ازم پرسید معنی عشق چیست ؟؟ جواب دادم ... . . . . عشق یعنی تو هر روز شکلات من رو از کوله پشتی مدرسه ام بر میداری و من هر روز بازهم شکلاتم رو همونجا میگذارم . . .... ادامه نوشته