داستان حکمت آموز کوتاه(برنامه نویس و مهندس),برنامه نویس و مهندس,داستان حکیمانه کوتاه,داستان های کوتاه حکیمانه

داستان حکمت آموز کوتاه(برنامه نویس و مهندس)

داستان حکمت آموز کوتاه(برنامه نویس و مهندس) یک برنامه نویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامه نویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که می‌خواست استراحت .... ادامه نوشته

داستان حکمت آموز کوتاه(آلفرد نوبل),آلفرد نوبل,داستان حکیمانه کوتاه,داستان های کوتاه حکیمانه,داستان های کوتاه و حکیمانه

داستان حکمت آموز کوتاه(آلفرد نوبل)

داستان حکمت آموز کوتاه(آلفرد نوبل) آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند! حتما می دانید که نوبل مخترع دینامیت است. زمانی که برادرش لودویگ فوت شد، روزنامه‌ها اشتباهاً .... ادامه نوشته

داستان حکمت آموز کوتاه(پلنگ و حیوانات بیمار باغ وحش),پلنگ و حیوانات بیمار باغ وحش,داستان حکیمانه کوتاه

داستان حکمت آموز کوتاه(پلنگ و حیوانات بیمار باغ وحش)

داستان حکمت آموز کوتاه(پلنگ و حیوانات بیمار باغ وحش) در حیوانات وحشی یک پارک ملی بیماری عجیبی افتاده بود و هر روز گروهی از وحوش تلف می شدند. پس از بررسی معلوم شد که دلیل آن این است که پلنگ ها .... ادامه نوشته

داستان حکمت آموز کوتاه(جوانک عاشق و بندگی راستین),جوانک عاشق و بندگی راستین,داستان حکیمانه کوتاه,داستان های کوتاه حکیمانه

داستان حکمت آموز کوتاه(جوانک عاشق و بندگی راستین)

داستان حکمت آموز کوتاه(جوانک عاشق و بندگی راستین) جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت. مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و .... ادامه نوشته

داستان حکمت آموز کوتاه(زشت ترین دختر کلاس),زشت ترین دختر کلاس,داستان حکیمانه کوتاه,داستان های کوتاه حکیمانه

داستان حکمت آموز کوتاه(زشت ترین دختر کلاس)

داستان حکمت آموز کوتاه(زشت ترین دختر کلاس) دختر دانش آموز صورتی زشت داشت. دندان‌هایی نامتناسب با گونه‌هایش، موهای کم پشت و رنگ چهره‌ای تیره. روز اولی که به مدرسه ما آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند. نقطه مقابل او .... ادامه نوشته

داستان حکمت آموز کوتاه(خر و زنبورها),خر و زنبورها,داستان حکیمانه کوتاه,داستان های کوتاه حکیمانه,داستان های کوتاه و حکیمانه

داستان حکمت آموز کوتاه(خر و زنبورها)

داستان حکمت آموز کوتاه(خر و زنبورها) در چمنزاری خرها و زنبورها در کنار هم زندگی می کردند. روزی از روزها خری برای خوردن علف به چمنزار می آید و مشغول خوردن می شود. از قضا گل کوچکی را که زنبوری در .... ادامه نوشته

داستان جالب (سوختن خانه و مغازه و تابلو ایمان واقعی),سوختن خانه و مغازه و تابلو ایمان واقعی,داستان حکیمانه, داستان حکیمانه کوتاه

داستان جالب (سوختن خانه و مغازه و تابلو ایمان واقعی)

داستان جالب (سوختن خانه و مغازه و تابلو ایمان واقعی) روزی بازرگان موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغازه اش در غیاب او آتش گرفته و کالاهای گرانبهایش همه سوخته و خاکستر شده اند و خسارت هنگفتی به .... ادامه نوشته